کد مطلب:148571 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:113

گفتار امام حسین در شهادت این دو پیشتاز
كاروان حسین علیه السلام با روحیه ای سرشار از توكل و سلحشوری بسوی كوفه رهسپار بودند و منزل به منزل پیش می آمدند، تا به منزلگاه «زباله» رسیدند، در این محل بود كه امام حسین علیه السلام خبر شهادت و چگونگی شهادت قهرمانانه ی عبدالله بن یقطر را شنید و فرمود: «انا لله و انا الیه راجعون؛ همه ما از آن خداییم، و بسوی او می رویم.» سپس نامه ای درآورد و به همراهان نشان داد، آنگاه چنین فرمود:

«اما بعد: خبر بسیار جانگدازی به ما رسید، خبر شهادت مسلم و هانی و عبدالله بن یقطر، طرفداران ما را سركوب كرده اند، هر كس با ما است بماند وگرنه از همین جا هر جا می خواهد برود.»

در حقیقت امام از این اخبار دریافت كه موضوع جنگ و شهادت در كار است، باید با نیتی استوار راه پیشتازان شهید را دنبال كرد. آری خون سرخ آنها حسین و حسینیان را برای پیكار با طاغوتیان، مصمم تر و ماده تر ساخت، نه اینكه موجب وحشت و ترسشان گردد و این پیشنهاد امام برای آن بود كه: آنان كه آماده ی جنگ و شهادت نیستند، هر جا می روند بروند، این راه، راه جانبازی و فداكاری است، نه راه ملاحظه كاری و سستی!

اما كاروان با نیتی استوارتر و قویتر به پیش می تاختند و قدم به قدم


از اخبار كوفه مطلع می شدند، در میان پیشتازان امام حسین علیه السلام به یاد «قیس بن مسهر» افتاد كه آیا جریان او به كجا رسید؟

وقتی كه كاروان به روستاهای «عذیب الهجانات» نزدیك قادسیه رسید، پنج نفر از وفاداران به امام حسین علیه السلام كه شخصیت معروف «طرماح بن عدی» راهنمایشان بود، از كوفه بیرون آمده بودند و خود را به امام حسین علیه السلام برای یاری آن حضرت رساندند، امام اوضاع كوفه را از آنها پرسید، آنها ماجرا را بیان كردند، امام از آنها پرسید: از «قیس» (سفیر قهرمان) چه خبر؟

آنها ماجرای دلاوری و شهادت قهرمانانه ی او را توضیح دادند، بی اختیار قطرات اشك از چشمان امام حسین علیه السلام سرازیر شد و در حالی كه گریه گلویش را گرفته بود، این آیه را خواند:

من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا؛ در میان مؤمنان مردانی هستند كه پای عهد و پیمان خود با خدا به درستی ایستادند، بعضی از آنها به عهد خود وفا كردند (شهید شدند) و بعضی چشم به راه شهادتند و عهد و پیمان خود را هیچ گونه تغییر ندادند. [1] .

سپس دست به سوی آسمان دراز نمود و عرض كرد:


«خداوندا! ما و این شهیدان را وارد بهشت گردان و ما را با هم در پرتو رحمتت و در پناه لطف و پاداش مخصوصت قرار بده.»

به این ترتیب، دو سفیر رشید و شجاع امام حسین علیه السلام تا سر حد شهادت در راه امام پیش رفتند و امام علیه السلام از آنها یاد كرد و از فداكاری و جانبازی آنها تقدیر نمود.

اما این اخبار نه تنها امام حسین علیه السلام و همراهان را نترسانید، بلكه آنها به حیات جاودان كه در سایه ی مرگ سرخ در راه خدا است، شیفته تر شدند و شوق شكستن قفس تن و گسستن بندهای زندان خاك را بیشتر پیدا كردند. [2] .

آری حسین علیه السلام همواره از تعهد و پیمان سخن می گفت، به امید آنكه همه ی ما مسلمانان متعهد و وفادار به پیمان الهی باشیم.


[1] احزاب - 23.

[2] در تنظيم اين فراز تاريخي از كتابهاي زير اقتباس و استفاده شده است: قاموس الرجال، ج 6 و 7 - مقتل الحسين مقرم، ص 218 و 204 و 220 و 221 - تنقيح المقال مامقاني، ج 2- ارشاد مفيد، ص 190 و 197 - سفير الحسين (ع)، ص 127.